عید سعید فطر و توسل به امام رضا علیهالسلام
عـید آمد باز داغِ این پـشـیـمان تازه شد دردهای من پس از یک ماه درمان تازه شد روزههایم روزها با خشکسالی طی شدند در عوض در چشم خوبانِ تو باران تازه شد دور مانـدم با گـناه از تو ولی امسال هم باز دیدار من و تو در خراسان تازه شد پنجـره فـولاد تو دم میدهـد، ما دیـدهایم هی مسیحی رفت از اینجا هی مسلمان تازه شد این گدا رفت آن گدا آمد، چه رفت و آمدی در کنار سفرهات هر روز، مهمان تازه شد سی شب از آب و عطش خواندیم و حالا گوشۀ صحن سقاخانه داغ شاه عطشان تازه شد از کمانی کهنهتیری پرت شد، داغ رباب بی علی اصغر در آن صحرای سوزان تازه شد |